قسمت سومدر این روز پر برکت غم وغصه های زندگی روزمره از وجودم بیرون رفت و خوشحال از روز
تولد حضرت زهرا به خانه رفتمعصر روز سیزدهم دیماه رفتم هم پیاده روی وهم نماز مغرب و عشا را در محل آرامگاه سید محمد یک عارف بزرگ در خیابان زند آبادان بخوانم وقتی وارد شدم دیدم در آنجا مراسم تولد
فاطمه زهرا با یک روز تاخیر برای خانم ها تدارک دیده اند ابتدا نماز مغرب و عشا را خواندم و بعد برنامه با قرائت آیاتی چند از سوره بقره با صوت زیبای یکی از خواهران مجری برنامه خوانده شد و من با خود می اندشیدم ای کاش معنای فارسی این آیات که علل آفرینش انسان و نافرمانی او با وسوسه وفریب شیطان و علل رانده شدن انسان از بهشت به عالم ذرع و تبعیدگاهش زمین با تمام برکاتش است بیان می شد ، بعد از قرائت قرآن حدیث کسا خوانده شد که من آرام با قاری هم صدا شدم و آرامش عجیبی را احساس کردم و بعد یکی از خواهران در مورد فضایل حضرت سخنرانی کرد کمی که گوش دادم چون بچه هایم نگران می شدند محل سید محمد را که با چای وشیرینی و شکلات پذیرایی می کردند به قصد خانه ترک کردمپنجشنبه همان هفته رفتم گلزار شهدا در گلزار برنامه خاصی برای گرامیداشت سالگرد قاسم سلیمانی و مردم به خون خفته کرمان بر گزار میشد و من بقدری از این قضایا ناراحت بودم که بی اعتنا به صفوف ایستاده در گلزار به شهدای گمنام و دیگر شهدا عرض ادب و فاتحه خواندم و رفتم سر قبر برادر همسرم که شهید شده بود پسری که با شستن قبر کار میکرد دبه آب به دست می خواست قبر برادر همسرم را بشوید به او گفتم این قبر که تمیزه اشک در چشمانش جمع شد و گفت من بچه یتیمم خیلی ناراحت شدم به او گفتم بیا با من قبر پدر و خواهر همسرم را تمیز کن وقتی مشغول تمیز کردن بود خانمی که کنار چند خانم سر قبری نشسته ب معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر :...
ما را در سایت معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر : دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : delneveshteyebromand بازدید : 5 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 14:47